۱۳۹۰ مهر ۸, جمعه

خواهم شدن

خیلی وقتها احساس کردم برای تغییر شیوه ی زندگی یا شخصیت خودم باید محیطم هم تغییر کند. از جمله آدم های دور و ورم. تا وقتی آنها کنارم باشند نمی توانم ناگهان رفتارم را عوض کنم. این تاثیر دیگران است، به هر حال وقتی با آنها هستم به این سمت می روم که همان کارهایی را که قبلا انجام میدادم باز هم انجام دهم. این از خجالتی بودن و نداشتن شخصیت کاملا مستقل هم هست. اما تغییر خود بدون تغییر محیط آدم را پیر میکند. احتمال بی خیال شدن را هم زیاد میکند! علاوه بر اینها آدم موجودی اجتماعی ست. چه فایده دارد که خودمان را تغییر دهیم و محیط همان محیط قبلی بماند و دائم آزارمان بدهد؟

۱ نظر:

  1. آره بعضي وقتا اين تغييره بايد با بقيه يهو شكل بگيره..اصن يه جورايي تنهايي نمي شه
    بعضي وقتا مي دوني اگه بخواي تنهايي شكلش بدي وسطش وا مي دي...حوصلت و سر مي بره گاهي وقتا اين بسته به اجتماع بودنمون...

    پاسخحذف